جدول جو
جدول جو

معنی לתקן

לתקן
صاف کردن، تعمیر، اصلاح کردن، تصحیح کردن، وصله زدن، ترمیم کردن، دوباره کار کردن، راست کردن، عیب یابی کردن
دیکشنری عبری به فارسی