معنی לתמוך
לתמוך
پشتیبانی کردن، پشتیبانی می کند، حمایت کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לתמוך
לסמוך
לסמוך
اعتِماد کَردَن، تِکیِه کُنید
دیکشنری عبری به فارسی
לתווך
לתווך
واسِطِه گَری کَردَن، واسِطِه
دیکشنری عبری به فارسی