معنی לשקם
לשקם
بازسازی کردن، بازگرداندن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לשקם
למקם
למקם
قَرار دادَن، مَحَل
دیکشنری عبری به فارسی
לשקר
לשקר
دُروغ گُفتَن، دُروغ
دیکشنری عبری به فارسی
לשקף
לשקף
آینِه کَردَن، مُنعَکِس کُنَند، بازتابیدَن
دیکشنری عبری به فارسی
לשלם
לשלם
پَرداخت کَردَن، پَرداخت کُنید
دیکشنری عبری به فارسی
לשים
לשים
گُذاشتَن، قَرار دادَن
دیکشنری عبری به فارسی