معنی לשעמם
לשעמם
کسل کننده بودن، متّه
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לשעמם
משעמם
משעמם
کِسالَت زَدِه، خَستِه کُنَندِه، کِسِل کُنَندِه
دیکشنری عبری به فارسی