معنی לשלול
- לשלול
- بی کس کردن، انکار کند، محروم کردن، خلع کردن
واژههای مرتبط با לשלול
לגלול
- לגלול
- اِسکُرول کَردَن، اِسکُرول کُنید
לכלול
- לכלול
- شامِل بودَن، شامِل شَوَد، شامِل کَردَن، دَر بَر گِرِفتَن
לסלול
- לסלול
- سَنگ فَرش کَردَن
לשתול
- לשתול
- ریشِه دادَن، گیاه
לשקול
- לשקול
- دَر نَظَر گِرِفتَن، دَر نَظَر بِگیرید، وَزن کَردَن
לשלוט
- לשלוט
- کُنتُرُل کَردَن، کُنتُرُل کُنید، سُلطِه داشتَن، حُکومَت کَردَن، اُستاد شُدَن
לשלוח
- לשלוח
- اِرسال کَردَن، اِرسال کُنید، کِشتی فِرِستادَن، مُنتَقِل کَردَن، فِرِستادَن
לשאול
- לשאול
- پُرسیدَن، بِپُرسید، قَرض گِرِفتَن، پُرس و جو کَردَن، پُرسِش کَردَن
לצלול
- לצלול
- غوطه وَر شُدَن، شیرجِه رَفتَن، غَرق کَردَن