معنی לשטח
לשטח
هموار کردن، به میدان
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לשטח
לבטח
לבטח
بیمِه کَردَن، بیمِه کُنَند
دیکشنری عبری به فارسی
לשמח
לשמח
لَذَّت بُردَن، تَشوِیق کَردَن، هَیَجان زَدِه کَردَن، رِضایَت دادَن
دیکشنری عبری به فارسی
לשבח
לשבח
سِتایِش کَردَن، سِتایِش، تَحسِین کَردَن، تَعرِیف کَردَن، مَدح کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی