معنی לרסן
לרסן
محدود کردن، مهار کردن، کنترل کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לרסן
לחסן
לחסן
واکسَن زَدَن، تَلقیح کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی