معنی לרמות
לרמות
تقلّب کردن، فریب دادن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לרמות
לדמות
לדמות
شَباهَت داشتَن، تَصَوُّر کُنید
دیکشنری عبری به فارسی
לרצות
לרצות
اِرادِه داشتَن، خوٰاستَن
دیکشنری عبری به فارسی
לרמוס
לרמוס
پا لِه کَردَن، زیر پا گُذاشتَن، پا گُذاشتَن
دیکشنری عبری به فارسی
לרמוז
לרמוז
اِشارِه کَردَن، دِلالَت کُند
دیکشنری عبری به فارسی
לראות
לראות
دیدَن، بِبینید
دیکشنری عبری به فارسی
למות
למות
مُردَن، بِمیر
دیکشنری عبری به فارسی