معنی לרמוס
לרמוס
پا له کردن، زیر پا گذاشتن، پا گذاشتن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לרמוס
לרמות
לרמות
تَقَلُّب کَردَن، فَریب دادَن
دیکشنری عبری به فارسی
לרמוז
לרמוז
اِشارِه کَردَن، دِلالَت کُند
دیکشنری عبری به فارسی