معنی לרחם
לרחם
دل سوزی کردن، حیف
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לרחם
לנחם
לנחם
راحَت دادَن، راحَتی، دِلداری دادَن
دیکشنری عبری به فارسی
לוחם
לוחם
نَبَردجُو، جَنگَندِه، مُبارِز، خُوش جُوش
دیکشنری عبری به فارسی