معنی לרגש
לרגש
هیجان زده کردن، برانگیختن، هیجان دادن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לרגש
נרגש
נרגש
بی قَرار، هَیَجان زَدِه، تَحرِیک پَذیر، مُتِأَثِّر
دیکشنری عبری به فارسی
מרגש
מרגש
بی مَحابا، هَیَجان اَنگیز
دیکشنری عبری به فارسی
לגרש
לגרש
تَبعِید کَردَن، اِخراج کَردَن، بَرکِنار کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לרעש
לרעש
رَعد و بَرق زَدَن، بِه سَر و صِدا
دیکشنری عبری به فارسی
לרגע
לרגע
بِه طُورِ لَحظِه ای، بَرایِ یِک لَحظِه
دیکشنری عبری به فارسی
לרגל
לרגל
پُشتِ سَرِ کَسی نِگَاه کَردَن، جاسوس، جاسوسی کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
רגש
רגש
هَیَجان، اِحساس
دیکشنری عبری به فارسی