معنی לקודד
לקודד
کدگذاری کردن، برای کدگذاری
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לקודד
מקודד
מקודד
رَمزگُذاری شُدِه، دَریابید
دیکشنری عبری به فارسی
לבודד
לבודד
عایِق بَندی کَردَن، مُنزَوی کَردَن، جُدا کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לעודד
לעודד
تَشوِیق کَردَن، تَشوِیق کُنَند، شُجاع کَردَن، تَحرِیک کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی