معنی לצלוע
לצלוע
لنگ لنگ زدن، لنگی
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לצלוע
לבלוע
לבלוע
بَلعیدَن، قورت دادَن
دیکشنری عبری به فارسی
לצלות
לצלות
کَباب پَزیدَن، کَباب، بِرِشتِه کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לצלול
לצלול
غوطه وَر شُدَن، شیرجِه رَفتَن، غَرق کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לצבוע
לצבוע
رَنگ دادَن، رَنگ کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی