معنی לצלול
לצלול
غوطه ور شدن، شیرجه رفتن، غرق کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לצלול
לגלול
לגלול
اِسکُرول کَردَن، اِسکُرول کُنید
دیکشنری عبری به فارسی
לכלול
לכלול
شامِل بودَن، شامِل شَوَد، شامِل کَردَن، دَر بَر گِرِفتَن
دیکشنری عبری به فارسی
לסלול
לסלול
سَنگ فَرش کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לשלול
לשלול
بی کَس کَردَن، اِنکار کُنَد، مَحروم کَردَن، خَلع کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לצלצל
לצלצל
زَنگ زَدَن، حَلقِه
دیکشنری عبری به فارسی
לצלות
לצלות
کَباب پَزیدَن، کَباب، بِرِشتِه کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לצלוע
לצלוע
لَنگ لَنگ زَدَن، لَنگی
دیکشنری عبری به فارسی
צלול
צלול
شَفّاف، رُوشَن
دیکشنری عبری به فارسی