معنی לפתר
לפתר
باز کردن پیچیدگی ها، حلّ کند
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לפתר
לאתר
לאתר
یافتَن، پِیدا کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לפטר
לפטר
اِخراج کَردَن، آتَش، کیسِه زَدَن
دیکشنری عبری به فارسی
לפזר
לפזר
زُدودَن، پَراکَندِه کَردَن، پاشیدَن
دیکشنری عبری به فارسی
לפתח
לפתח
تَوسِعَه دادَن، تَوسِعَه دَهَد
دیکشنری عبری به فارسی
לפתור
לפתור
حَل کَردَن، حَلّ کُنَد
دیکشنری عبری به فارسی