معنی לפתוח
לפתוח
باز کردن بسته بندی، باز کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לפתוח
למתוח
למתוח
کِشیدِه شُدَن، کِشِش، کِشیدَن
دیکشنری عبری به فارسی
לפרוח
לפרוח
گُل دادَن، گُل، شُکوفِه دادَن
دیکشنری عبری به فارسی
לרתוח
לרתוח
جوش آوَردَن، جوشیدَن
دیکشنری عبری به فارسی
לפתות
לפתות
فَریفتَن، فَریب دادَن، وَسوَسِه کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לפתור
לפתור
حَل کَردَن، حَلّ کُنَد
دیکشنری عبری به فارسی
פתוח
פתוח
باز، باز کَردَن، باز شُدِه
دیکشنری عبری به فارسی
לפתח
לפתח
تَوسِعَه دادَن، تَوسِعَه دَهَد
دیکشنری عبری به فارسی