معنی לפקח
לפקח
نظارت کردن، نظارت کند، پلیس را نظارت کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לפקח
לפקד
לפקד
فَرماندِهی کَردَن، فَرمان
دیکشنری عبری به فارسی
לפתח
לפתח
تَوسِعَه دادَن، تَوسِعَه دَهَد
دیکشنری عبری به فارسی