جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با לעקור

לדקור

לדקור
تِرکاندَن، چاقو زَدَن، سوزاندَن، پَرچَم زَدَن، زَخمی کَردَن، سوزِش داشتَن
دیکشنری عبری به فارسی

לחקור

לחקור
نَظَرسَنجی کَردَن، کاوُش، کاوُش کَردَن، بازجویی کَردَن، تَحقِیق کَردَن، بَررَسی کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی

לעצור

לעצור
بازداشت کَردَن، تَوَقُّف، ایستادَن، جِلوگیری کَردَن، تَوَقُّف کَردَن، مُتِوَقِّف کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی