جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با לענות

למנות

למנות
مَنصوب کَردَن، تَعیین کُنید، شِمُردَن، کُمیسیون دادَن، لیست کَردَن، مُشَخَّص کَردَن، نامزَد کَردَن، شُمارِش کَردَن، اِصطِلاح کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی

לעוות

לעוות
مُنحَنی شُدَن، تَحرِیف کَردَن، خَراب کَردَن، بَدشِکل کَردَن، آسیب زَدَن
دیکشنری عبری به فارسی

לפנות

לפנות
مُواجَهَه کَردَن، تَخلِیَه، دَفع کَردَن، تَخلِیَه کَردَن، آدرِس دادَن، پَناه بُردَن، چَرخیدَن
دیکشنری عبری به فارسی