معنی לעמוד
לעמוד
ایستادن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לעמוד
למעוד
למעוד
لَنگ زَدَن، تِلو تِلو خُوردَن، زَمین خُوردَن
دیکشنری عبری به فارسی
ללמוד
ללמוד
یاد گِرِفتَن، یاد بِگیرَند، مُطالِعِه کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לעבוד
לעבוד
کار کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לחמוד
לחמוד
طَمَع کَردَن، طَمَع
دیکشنری عبری به فارسی