معنی לעלות על
לעלות על
فراتر رفتن، تجاوز کند، فائق شدن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לעלות על
לעבור על
לעבור על
بازبینی کَردَن، بِرو، بازنِگَری کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی