معنی לעכל
לעכל
هضم کردن، هضم
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לעכל
לעגל
לעגל
دایِرِه کَردَن، دایِرِه
دیکشنری عبری به فارسی
לעכב
לעכב
نِگَه داشتَن، تَأخیر
دیکشنری عبری به فارسی
לרכל
לרכל
غِیبَت کَردَن، شایِعات
دیکشنری عبری به فارسی