معنی לעזוב
לעזוב
ترک کردن، ترک
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לעזוב
לעזור
לעזור
کُمَک کَردَن، کُمَک کُنَد
دیکشنری عبری به فارسی
לעקוב
לעקוב
دُنبالِه دار بودَن، دُنبال کَردَن، رَدیابی کَردَن، پِیگیری کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
עזוב
עזוב
تَنها و غَمگین، رَها شُدِه اَست
دیکشنری عبری به فارسی