جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با לעוור

לעוות

לעוות
مُنحَنی شُدَن، تَحرِیف کَردَن، خَراب کَردَن، بَدشِکل کَردَن، آسیب زَدَن
دیکشنری عبری به فارسی

לעצור

לעצור
بازداشت کَردَن، تَوَقُّف، ایستادَن، جِلوگیری کَردَن، تَوَقُّف کَردَن، مُتِوَقِّف کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی