معنی לעגון
לעגון
پهلو گرفتن، بارانداز، پارک کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לעגון
לעגן
לעגן
تَحکیم کَردَن، لَنگَر
دیکشنری عبری به فارسی