معنی לספק
לספק
تأمین کردن، فراهم کند، رضایت دادن، تهیّه کردن، ارائه دادن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לספק
מספק
מספק
کافی، تَامین کُنَندِه، رِضایَت بَخش، دِلپَذیر، خوشنودکُنَندِه
دیکشنری عبری به فارسی
בספק
בספק
با شَک و تَردِید، دَر شَک
دیکشنری عبری به فارسی
לסרק
לסרק
بُرِس کِشیدَن، شانِه کَردَن، داماد شُدَن
دیکشنری عبری به فارسی
לספר
לספר
تَعرِیف کَردَن، بِگو
دیکشنری عبری به فارسی
לספח
לספח
ضَمیمِه کَردَن، ضَمیمِه
دیکشنری عبری به فارسی
לסלק
לסלק
دَفع کَردَن، حَذف کُنید
دیکشنری عبری به فارسی
ספק
ספק
شَک، تَامین کُنَندِه، شَک و تَردِید، تَردِید، تَهیِّه کُنَندِه
دیکشنری عبری به فارسی