معنی לנתק
לנתק
قطع کردن، قطع کن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לנתק
לנתח
לנתח
تَحلیل کَردَن، تَجزِیَه و تَحلیل کُنید
دیکشنری عبری به فارسی
לנתב
לנתב
کانال کَردَن، مَسیر، مَسیر دادَن
دیکشنری عبری به فارسی
לנשק
לנשק
بوسیدَن، بوسِه
دیکشنری عبری به فارسی
לשתק
לשתק
فَلَج کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی