معنی לנשום
לנשום
دمیدن، نفس بکش
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לנשום
לנאום
לנאום
مُوعِظِه کَردَن، صُحبَت کُنید
دیکشنری عبری به فارسی
לנשוף
לנשוף
بازدَم کَردَن، ضَربِه زَدَن، پُف کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לנשוך
לנשוך
گاز زَدَن، گاز گِرِفتَن
دیکشنری عبری به فارسی
לנשוב
לנשוב
وَزیدَن، ضَربِه زَدَن
دیکشنری عبری به فارسی
לנקום
לנקום
تَلافی کَردَن، اِنتِقام گِرِفتَن
دیکشنری عبری به فارسی
לרשום
לרשום
فِهرِست کَردَن، ثَبت کُنید، ثَبت کَردَن، یادداشت کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی