معنی לנצל לנצל مفید بودن، بهره برداری کند، استثمار کردن، استفاده کردن، مهار کردن دیکشنری عبری به فارسی
לנצח לנצח بی زَمانِه، بَرَندِه شَوید، پیروزی یافتَن، شِکَست دادَن، بُردَن، بَرایِ هَمیشِه، تا اَبَد، آهَنگسازی کَردَن، بِه طُورِ هَمیشِگی، غَلَبِه پِیدا کَردَن دیکشنری عبری به فارسی