לנצח לנצח بی زَمانِه، بَرَندِه شَوید، پیروزی یافتَن، شِکَست دادَن، بُردَن، بَرایِ هَمیشِه، تا اَبَد، آهَنگسازی کَردَن، بِه طُورِ هَمیشِگی، غَلَبِه پِیدا کَردَن دیکشنری عبری به فارسی
לנסח לנסח پیش نِویس کَردَن، فُرمولِه کَردَن، فُرمولبَندی کَردَن، عِبارَت گُفتَن دیکشنری عبری به فارسی