معنی לנעול
לנעול
بن بست کردن، قفل کردن، باز کردن قفل
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לנעול
לנבול
לנבול
خُشک شُدَن، پَژمُردِگی
دیکشنری عبری به فارسی
לפעול
לפעול
عَمَل کَردَن، عَمَل کُنید
دیکشنری عبری به فارسی
נעול
נעול
قُفل شُدِه، قُفل شُدِه اَست
دیکشنری عبری به فارسی