معنی לנבוע
לנבוע
مبدع بودن، نتیجه
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לנבוע
לנסוע
לנסוע
عَمَل کَردَن، سَفَر، سَفَر کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לנטוע
לנטוע
جُدا کَردَن، گیاه، کاشت کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לנבול
לנבול
خُشک شُدَن، پَژمُردِگی
دیکشنری عبری به فارسی
לנבוח
לנבוח
زوزِه کِشیدَن، پارس کَردَن، نالِه کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לטבוע
לטבוע
غَرق شدن
دیکشنری عبری به فارسی
לתבוע
לתבוע
دَعوی کَردَن، شِکایَت کُند، شِکایَت کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לקבוע
לקבוע
تَعیین کَردَن، تَعیین کُنَند
دیکشنری عبری به فارسی
לצבוע
לצבוע
رَنگ دادَن، رَنگ کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی