معنی למרוח
למרוח
مقدّس کردن، لکّه انداختن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با למרוח
לברוח
לברוח
فَرار کَردَن، فَرار
دیکشنری عبری به فارسی
למתוח
למתוח
کِشیدِه شُدَن، کِشِش، کِشیدَن
دیکشنری عبری به فارسی
למרוד
למרוד
شورِش کَردَن، شورِشی
دیکشنری عبری به فارسی
לזרוח
לזרוח
دِرَخشیدَن
دیکشنری عبری به فارسی
לפרוח
לפרוח
گُل دادَن، گُل، شُکوفِه دادَن
دیکشنری عبری به فارسی
לצרוח
לצרוח
جیغ زَدَن، فَریاد زَدَن
دیکشنری عبری به فارسی