معنی למלא
למלא
برآورده کردن، پر کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با למלא
למלאך
למלאך
لَکِّه دار کَردَن، بِه یِک فِرِشتِه
دیکشنری عبری به فارسی
מלא
מלא
پُرشُدِه، کامِل، پُر
دیکشنری عبری به فارسی