معنی ללכת
ללכת
رفتن، برو، راه رفتن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با ללכת
ללדת
ללדת
فَرزَند داشتَن، زایمان کُند
دیکشنری عبری به فارسی