معنی ללטש
ללטש
صاف و برّاق کردن، جلا دادن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با ללטש
ללטף
ללטף
نَوَازِش کَردَن، سِکتِه، قِلقِلک کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی