معنی לכנס
לכנס
گرد هم آمدن، تشکیل جلسه دهد
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לכנס
לכבס
לכבס
شُستِشو دادَن، شُستَن
دیکشنری عبری به فارسی
כנס
כנס
کُنفرانس
دیکشنری عبری به فارسی