معنی לכבס
לכבס
شستشو دادن، شستن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לכבס
לכנס
לכנס
گِردِ هَم آمَدَن، تَشکیل جَلَسِه دَهَد
دیکشنری عبری به فارسی
לכבד
לכבד
حُرمَت گُذاشتَن، اِحتِرام گُذاشتَن
دیکشنری عبری به فارسی