معنی לייצר
לייצר
ساختن، تولید کنند، تولید کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לייצר
ליישר
ליישר
هَم راستا کَردَن، راست کَردَن، صاف کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לייצג
לייצג
نَمَایَندِگی کَردَن، نَمَایَندِگی کُنَد
دیکشنری عبری به فارسی
לייצב
לייצב
ثُبات دادَن، بَرایِ تَثبیت، ثابِت کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לייצא
לייצא
صادِر کَردَن، بَرایِ صادِرات
دیکشنری عبری به فارسی
לייסר
לייסר
رَنجاندَن، عَذاب دادَن، آزُردِه کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی