معنی לייבא
לייבא
وارد کردن، برای واردات
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לייבא
לייצא
לייצא
صادِر کَردَن، بَرایِ صادِرات
دیکشنری عبری به فارسی
לייבש
לייבש
آب زُدایی کَردَن، خُشک کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی