ترجمه לחפור به فارسی - دیکشنری عبری به فارسی
معنی לחפור
- לחפור
- تونل زدن، حفّاری، غار رفتن، گودال کندن، حفّاری کردن، کندن، حفر کردن، چالوس کردن، توخالی کردن، معدن استخراج کردن، شخم زدن، از خاک درآوردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לחפור
לחקור
- לחקור
- نَظَرسَنجی کَردَن، کاوُش، کاوُش کَردَن، بازجویی کَردَن، تَحقِیق کَردَن، بَررَسی کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی