معنی לחסל
לחסל
حذف کردن، از بین بردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לחסל
לחשל
לחשל
آب شُدَنِ فِلِز
دیکشنری عبری به فارسی
לחסר
לחסר
کَمبود داشتَن، کَم کَردَن، تَفرِیق کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לחסן
לחסן
واکسَن زَدَن، تَلقیح کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
לחבל
לחבל
خَرابکاری کَردَن، خَرابکاری
دیکشنری عبری به فارسی
לפסל
לפסל
تراشیدَن، مُجَسَّمِه سازی، مُجَسَّمِه ساختَن
دیکشنری عبری به فارسی