معنی לחמול
לחמול
تحسین کردن، ترحّم کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לחמול
לגמול
לגמול
پاداش دادَن، پاداش
دیکشنری عبری به فارسی
לחמוק
לחמוק
طَفرِه رَفتَن، لَغزِش، دُزدیدَن
دیکشنری عبری به فارسی
לחמוד
לחמוד
طَمَع کَردَن، طَمَع
دیکشنری عبری به فارسی