معنی לוחמני
לוחמני
دولت مردانه، جنگ طلب، پرخاشگر
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לוחמני
חולמני
חולמני
خواب دیدَن، رُؤیایی، خَیالی
دیکشنری عبری به فارسی
לוחמניות
לוחמניות
جَنگ طَلَبی، تَصعید
دیکشنری عبری به فارسی
לוחמנות
לוחמנות
جَنگجویی، سِتیزِه جویی، جَنگ طَلَبی
دیکشنری عبری به فارسی
צורמני
צורמני
جیغ کِش، تُندرو
دیکشنری عبری به فارسی
רוחני
רוחני
بادبانی، مَعنَوی، دَمدَمی، روحانی
دیکشنری عبری به فارسی
שומני
שומני
چَرب، رُوغَنی
دیکشنری عبری به فارسی