معنی לוֹחֵם
לוֹחֵם
جنگجو، جنگنده
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לוֹחֵם
נוֹאֵם
נוֹאֵם
گویَندِه، جُنبِشی، سُخَنوَر، خَطیب
دیکشنری عبری به فارسی
יוֹזֵם
יוֹזֵם
ایجادکُنَندِه، اِبتِکار عَمَل
دیکشنری عبری به فارسی
קוֹסֵם
קוֹסֵם
جادوگَر، شُعبَدِه باز
دیکشنری عبری به فارسی
לוחם
לוחם
نَبَردجُو، جَنگَندِه، مُبارِز، خُوش جُوش
دیکشنری عبری به فارسی