معنی לה孵
לה孵
تخم گذاری کردن، جوجه کشی کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با לה孵
להט
להט
شور و اِشتیاق، دِرَخشِش، شور و شُوق، اِشتیاق
دیکشنری عبری به فارسی
לה疲
לה疲
خَستِه کَردَن، خَستِه شُدَن
دیکشنری عبری به فارسی