معنی להתרכז
להתרכז
تمرکز کردن، متمرکز کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با להתרכז
להתרכך
להתרכך
گُذَشتَن، نَرم کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
להתרגז
להתרגז
خَشمگین بودَن، عَصَبانی شُدَن
دیکشنری عبری به فارسی
להכריז
להכריז
اِعلام کَردَن، اِعلام کُنَند، اِعلان کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
להתרסק
להתרסק
سُقوط کَردَن، سُقوط
دیکشنری عبری به فارسی
להתרחש
להתרחש
نَتیجِه دادَن، رُخ دَهَد
دیکشنری عبری به فارسی
להתרחק
להתרחק
فاصِلِه گِرِفتَن، دور شُدَن
دیکشنری عبری به فارسی
להתרגש
להתרגש
تَرسیدَن، هَیَجان زَدِه شُدَن
دیکشنری عبری به فارسی
להתרגל
להתרגל
عادَت دادَن، عادَت کُن، آداپتِه کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
להתעכב
להתעכב
عَقَب اُفتادَن، بِه تَعویق بیُفتَد
دیکشنری عبری به فارسی