معنی להתרגש
להתרגש
ترسیدن، هیجان زده شدن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با להתרגש
להתגרש
להתגרש
طَلاق گِرِفتَن، طَلاق
دیکشنری عبری به فارسی
להתרחש
להתרחש
نَتیجِه دادَن، رُخ دَهَد
دیکشنری عبری به فارسی
להתרגל
להתרגל
عادَت دادَن، عادَت کُن، آداپتِه کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
להתרגז
להתרגז
خَشمگین بودَن، عَصَبانی شُدَن
دیکشنری عبری به فارسی
להתנגש
להתנגש
تَصَادُم کَردَن، بَرخُورد، تَصَادُف کَردَن، بِه شِدَّت کوبیدَن
دیکشنری عبری به فارسی
להוריש
להוריש
اِرث گُذاشتَن، وَصیَّت کُنَد
دیکشنری عبری به فارسی
להירגע
להירגע
آرام کَردَن، اِستِراحَت کُن
دیکشنری عبری به فارسی
להיפגש
להיפגש
مُلاقات کَردَن، بَرایِ مُلاقات
دیکشنری عبری به فارسی
להפריש
להפריש
دَفع کَردَن، کِنارِ گُذاشتَن، تَرَشُّح کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی