جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با להתקיים

להתאים

להתאים
تَنظِیم کَردَن، تَنظِیم کُنید، هَمزَمان بودَن، هَمخوٰانی داشتَن، رابِطِه بَرقَرار کَردَن، مُطابِقَت داشتَن، مُتِناسِب بودَن، مُساوی بودَن، مُناسِب بودَن
دیکشنری عبری به فارسی

להקים

להקים
تَشکِیل دادَن، ایجاد کُنَد، ایجاد کَردَن، بَر پا کَردَن، تَاسیس کَردَن، بُنیاد گُذاشتَن
دیکشنری عبری به فارسی