معنی להתענג
להתענג
لذّت بردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با להתענג
להתערב
להתערב
مُداخِلِه کَردَن، مُداخِلِه کُند، دَستکاری کَردَن، فُضولی کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
להתעקש
להתעקש
اِصرار کَردَن، اِصرار کُنید
دیکشنری عبری به فارسی
להתעמל
להתעמל
تَمرین کَردَن، وَرزِش کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
להתעלף
להתעלף
بیهوش شُدَن، غَش کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
להתעלם
להתעלם
بی تَوَجُّهی کَردَن، نادیدِه گِرِفتَن، غِفلَت کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
להתעכב
להתעכב
عَقَب اُفتادَن، بِه تَعویق بیُفتَد
دیکشنری عبری به فارسی
להתעטש
להתעטש
عَطسِه زدَن، عَطسِه کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
להתנהג
להתנהג
رَفتار کَردَن، رَفتار کُن
دیکشنری عبری به فارسی
להתנגש
להתנגש
تَصَادُم کَردَن، بَرخُورد، تَصَادُف کَردَن، بِه شِدَّت کوبیدَن
دیکشنری عبری به فارسی